Wednesday 2 November 2011

نقض حکم بسیجی جنایتکار متهم به ۳۰ تجاوز

این همان بسیجی جنایتکاری است که خبرش ماه ها پیش هم در سایتها آمده بود و از درون زندان با بدست آوردن شماره تلفن شاکیان به آنها زنگ می زده و فرزندانشان را تهدید به مرگ می کرده است.
روزنامه شرق: حکم مردی که متهم است 30 زن را در تهران و شهرهای اطراف ربوده و مورد آزار قرار داده ‌است، برای بار دوم از سوی دیوان عالی‌کشور نقض شد و متهم یک‌بار دیگر پای میز محاکمه خواهد رفت.
این پرونده از سال 87 در دادگاه کیفری ‌استان تهران مطرح شد. در آن زمان زنی به ماموران مراجعه کرد و گفت توسط مردی پرایدسوار در اطراف فشافویه مورد آزار قرار گرفته ‌است. این زن گفت: وقتی سوار ماشین شدم، قرار بود مرد راننده من را به تهران برساند، اما در راه و زمانی که جاده خلوت بود، از من خواست رابطه داشته باشیم، قبول نکردم و می‌خواستم پیاده شوم که او با شوکر برقی به جانم افتاد و زمانی که بی‌حال شدم، من را مورد آزار و اذیت قرار داد.
در چند هفته‌ای که بررسی‌ها در این خصوص در جریان بود، چند مورد شکایت جدید هم به پلیس گزارش شد و ماموران متوجه شدند مرد پرایدسوار زنان را قربانی نقشه‌های مجرمانه خود می‌کند.
یکی دیگر از شاکیان به ماموران گفت: آن مرد وقتی مرا سوار ماشین کرد، درها را قفل کرد و گفت بهتر است مقاومت نکنم اما من تسلیم نشدم و با هم درگیر شدیم. این درگیری شدید بود و زمانی که مرد پرایدسوار دید نمی‌تواند به من غلبه کند با شوکر مرا بی‌حال کرد و بعد مورد آزار قرار داد. او سپس من را در بیابان داخل یک گودال انداخت.
 زمستان بود و برف زیادی باریده ‌بود. داخل گودال زیر برف بودم. او گفت می‌خواهد من را بکشد. گفتم بگذار برای آخرین‌بار عکس بچه‌ام را ببینم بعد روی من خاک ریخت. البته زیر خاک دفن نشدم اما دیگر توان بیرون آمدن هم نداشتم تا اینکه چند ساعت بعد در حالی‌که فکر می‌کردم خواهم مرد، مرد جوانی من را پیدا کرد. او به اورژانس و آتش‌نشانی خبر داد و مرا از داخل گودال بیرون کشیدند.
پلیس بعد از به دست آوردن عکس چهره‌نگاری‌شده مرد پرایدسوار و بعد از کمین در محدوده فعالیت متهم موفق شد این مرد را در حالی‌که قصد داشت با یکی از قربانیانش رابطه برقرار کند، بازداشت کند.
ماموران در بازرسی از خودرو متهم شوکر و گاز فلفل و چند کیف زنانه پیدا کردند که به نظر می‌رسید متعلق به قربانیان است. پلیس اشیای‌ به‌دست‌آمده را صورت‌جلسه کرد و همراه گزارش اولیه پرونده به دادسرا فرستاد.
متهم نزد بازپرس به تجاوز به 30 زن اعتراف کرد و گفت قربانیان را به عنوان مسافر سوار ماشین می‌کرد و بعد آنها را مورد آزار قرار می‌داد و هرکدام که مقاومت می‌کردند، با شوکر آنها را بی‌حال می‌کرد.
با تکمیل اطلاعات اولیه پرونده به شعبه 77 دادگاه کیفری ‌استان تهران فرستاده شد و اکثر شاکیان در جلسه رسیدگی حاضر شدند اما این مرد اتهامات را رد کرد و گفت زنان خودشان با او همراه شده‌اند.
این حرف‌های متهم واکنش تند شاکیان را به دنبال داشت و آنها مرد پرایدسوار را متهم به دروغگویی کردند.
در نهایت هیات قضات شعبه 77 دادگاه کیفری‌ استان تهران این مرد را مجرم شناختند و او را به جرم تجاوز به عنف به اعدام و به جرم آدم‌ربایی و سرقت اموال مقتولان به حبس و شلاق محکوم کردند.
 رای صادره از سوی متهم مورد اعتراض قرار گرفت و دیوان عالی کشور آن را مورد بررسی قرار داد. بعد از چند ماه حکم اعدام نقض و پرونده برای رسیدگی مجدد به شعبه 79 دادگاه کیفری‌ استان تهران فرستاده شد. این‌بار بسیاری از شاکیان حاضر نشدند در جلسه محاکمه شرکت کنند و برخی دیگر هم از پیگیری پرونده انصراف دادند و فقط دو شاکی پیگیر ماجرا شدند.
بنابراین جلسه محاکمه بدون حضور سایر شاکیان تشکیل شد. مرد پرایدسوار یک‌بار دیگر ادعایش را مطرح کرد و گفت به‌هیچ‌زنی به زور تعرض نکرده‌ و گفته‌های دو شاکی دروغ است.
بعد از پایان جلسه دادگاه هیات قضات وارد شور شدند و در نهایت با رأی اکثریت متهم از اتهام تجاوز به عنف تبرئه شد.
قضات اکثریت اعلام کردند شاکیان اظهارات متناقض زیادی داشته‌اند و از گفته آنها برمی‌آید فرصت فرار داشته‌ اما با میل خود نزد متهم مانده‌اند. بنابراین هرچند متهم اعمال مجرمانه زیادی انجام داده‌ است و فردی صالح نیست، در این پرونده مرتکب تجاوز به عنف نشده‌ است.
دو شاکی که به شدت بر اعدام مرد پرایدسوار اصرار داشتند، بعد از این رأی اعتراض خود را اعلام کردند. یکی از آنها گفت: «وقتی مرد پرایدسوار من را مورد آزار قرار داد، آنقدر تحت‌تاثیر قرار گرفتم که حتی می‌خواستم خودکشی کنم. دچار مشکل روانی شدم و مرتب پیش روان‌پزشک می‌روم با اینکه شوهرم پزشک بود، اما این شرایط را تحمل نکرد و از من جدا شد. این متهم زندگی من را نابود کرده‌ است.
زن دیگر هم گفت: بارها دست به خودکشی زدم و نمی‌توانم راحت از کنار این پرونده بگذرم و رأی دادگاه را قبول کنم. این‌گونه بود که پرونده یک‌بار دیگر به دیوان عالی کشور رفت و این‌بار رییس قوه‌قضاییه هم با توجه به بازتاب این خبر در رسانه‌ها دستور رسیدگی ویژه به آن را صادر کرد.
سرانجام بعد از ماه‌ها رسیدگی به این پرونده در دیوان عالی‌کشور هیات قضات اعلام کردند این پرونده نقص تحقیقاتی دارد و باید گفته‌های شاکیان و اعمال ارتکابی یک‌بار دیگر مورد بررسی ‌قرار گیرد و نواقص آن برطرف شود.
 بنابراین رأی صادره نقض و پرونده یک‌بار دیگر به شعبه 79 دادگاه کیفری ‌استان تهران فرستاده شد.