Monday 9 January 2012

شناسايي دو جان باخته ناشناخته از وقايع سال 88

با گذشت زمان، اطلاعات بیشتری از سرکوب شدید اعتراضات مسالمت آمیز مردم در سال ۸۸ به بیرون از حاکمیت راه می یابد. هر از چندی، اسامی جدیدی از شهیدان این اعتراضات آشکار میشود. چیزی که شدت سرکوب جلاد را نشان میدهد و از طرفی دیگر، مظلومیت آزادی خواهان را آشکار میکند. لاله های  سرخی که ۳۳ سال است در همه جای ایران زمین روئیده است.



آژانس ايران خبر - گزارش رسيده: در مرداد ماه 88 يك روز قبل از مراسم چهلم جان باختگان به بهشت زهرا رفته بودم

آنجا با مردي آشنا شدم كه پسرش و تنها پسر برادرش در 30 خرداد 88 با اصابت گلوله ي مستقيم به سر كشته شده بودند. اين دو جان باخته, جزو شهداي ناشناخته هستند، تعداد كشته شده ها و زخمي ها بسيار بالاتر از آن چيزي بود كه با زحمت بسيار فعالين, در وبلاگ ها و سايت ها گردآوري و ارائه شد.

نام دو جان باخته راه آزادي و مشخصات شان:
عماد رضوي
محل زندگي خانواده در زمان جان باختن فرزند: اشرفي اصفهاني نزديك به ميدان پونك
محل دفن: بهشت زهرا
قطعه: 228
رديف: 59
شماره: 72
تاريخ جان باختن: 30 خرداد 1388
روزبه رضوي
محل زندگي در زمان جان باختن: نارمك
 محل دفن: بهشت زهرا
قطعه: 256
رديف: 170
شماره 4
تاريخ دفن اين جان باخته راه آزادي, در بانك اطلاعاتي بهشت زهرا  12 خرداد 1388 مرقوم شده  كه در جهت پوشاندن جنايات مسوولين حكومتي مي باشد. در صورتي كه واقعيت اين بوده كه اين شخص, 18 روز بعد جان باخته است.


Wednesday 4 January 2012

آهای آزادی, بهای تو سنگین‌ترین بهای دنیاست

اخیرا کار زیبایی از خانم سارا اکبری دیدم که به زیبایی در مورد آزادی نوشته شده. براستی چشم به راه آزادی به پایان انتظار نزدیک میشویم. 


آهای آزادی!

اگر روزی به سرزمین من رسیدی، در قالب پیرمردی سیاه پوش با ریش سپید و عبای سیاه با لهجه‌ای غریب و فرهنگی عرب و چشمهایی سرد و ترسناک نیا.
برایمان از مرگ نگو. به گورستان نرو، گورستان پایان است، نباید آغاز باشد.
این بار توی دهان هیچ کس نزن، وعده‌ی توخالی نده، نفت را بر سر سفره‌ها نیار، نانمان را بر سر سفره‌هایمان باقی بگذار.
از آب و برق مجانی نگو. از تلاش انسانی بگو، از سازندگی و آبادانی بگو.
از تعهد کور نگو، از تخصص و دانش و شور بگو.

آی آزادی!

اگر روزی به سرزمین من رسیدی، با شادی بیا. با چادر سیاه و تحجر و ریش نیا، با مارش نظامی و جنگ نیا، با آواز و موسیقی و رنگ بیا. با تفنگ‌های بزرگ در دست کودکان کوچک نیا، با گل و بوسه و کتاب بیا. اززهد و جنگ و شهادت نگو، از انسانیت و صلح و شهامت بگو. برایمان از زندگی بگو، از پنجره‌های باز بگو، دل‌های ما را با نسیم آشتی بده، با دوستی و عشق آشنایمان کن.
به ما بیاموز که چگونه زندگی کنیم، چگونه مردن را به وقت خود خواهیم آموخت.
به ما شأن انسان بودن را بیاموز، به خدا ”خود” خواهیم رسید.
آی آزادی، اگر به سرزمین من رسیدی، بر قلب‌های عاشق ما قدم بگذار، مهرت را در دل‌های ما بیفکن تا آزادگی در درون ما بجوشد و تو را با هیچ چیز دیگری تاخت نزنیم.
با هر نفس یادمان بماند که تو از نفس عزیزتری!
بدانیم که آزادی یک نعمت نیست، یک مسئولیت است.
به ما بیاموز که داشتن و نگه داشتن تو سخت است!
ما را با خودت آشنا کن، ما از تو چیز زیادی نمی‌دانیم. ما فقط نامت را زمزمه کرده‌ایم. ما به وسعت یک تاریخ از تو محروم مانده‌ایم.

ای نادیده‌ترین! اگر آمدی با نشانی بیا که تو را بشناسیم.
هان! آی آزادی، اگر به سرزمین ما آمدی، با آگاهی بیا تا بر دروازه‌های این شهر تو را با شمشیر گردن نزنیم، تا در حافظه‌ی کند تاریخ نگذاریم که تو را از ما بدزدند، تا تو را با بی‌بند وباری و هیچ بدل دیگری اشتباه نگیریم.
آخر می‌دانی؟ بهای قدم‌های تو بر این خاک خون‌های خوب‌ترین فرزندان این سرزمین بوده است.
بهای تو سنگین‌ترین بهای دنیاست.
پس این بار با آگاهی بیا  با آگاهی
سارا اکبری, دیماه ۱۳۹۰  

 

Monday 2 January 2012

متهم فساد اخلاقي پاداش گرفت. مبلغ: 104ميليون + سند!

باز هم گزارشی دیگر از فساد اقتصادی و اخلاقی رژیم حاکم بر ایران.  ۳۳ سال حکومت زجر, جنایت، ترور، خشونت و غارت ، در بالاترین شکل فقط و فقط برای چپاول میلیاردها تومان پول مردم توسط دزدهای وابسته به این رژیم در هر شکل و لباس بوده است. 


فساد اخلاقی مدیر ارشد بانکی برایش خوش یمن بوده است؛

او که به تازگی از یک بانک کشور به دلیل پرونده فساد اخلاقی مشمول بازنشستگی اجباری شده بود، پاداش گرفت و از کار بدرقه شد تا خاطره خوشی از این رفتن با شکوه در ذهن همگان هم باقی بماند!
به طور قطع شما هم در طول زندگی کاری خود با متخلفان اداری از چنین جمله‌هایی شنیده اید «کسانی که در انجام مسئولیت‌های محوله، به هر دلیلی مرتکب تخلف ‌شوند، بعدها نه تنها توبیخ نمی شوند که حتی به دلیل ارتکاب تخلفاتشان ممکن است تشویق شوند و مورد بازخواست و سرزنش قرار نگیرند و حتی ارتقاء جایگاه نیز پیدا کنند».
این جملات آشنا که در ایام دور تر شنیدن آن با انکار جمعی مواجه می شد و مصداقی برای آن یافت نمی شد باور کردنی نبود وبسیار سخت و غیر قابل تصور می نمود.
اگرچه تا همین اواخر،باور چنین امری سخت و دور از ذهن به نظر می‌رسید، ‌اما در ماه‌های آخر به طور مکرر با پدیده‌هایی مواجه می‌شویم که گویی مهر تاییدی است بر دیدگاهایی که متخلفان را مستوجب تشویق و پاداش می‌دانستند!
در این رابطه مصداق تازه ای یافت شده تا باور کنیم که در روزگار کم اعتمادی به شبکه بانکی کشور، دلایل گسترده تری وجود دارد که برخی حرف ها را با وسواس بیشتر مرور کنیم.
موضوع از این قرار است که در وانفسای بی‌اعتمادی به بانکها (که نقطه اوج این بی‌اعتمادی به تخلف اخیر در نظام بانکی بر می‌گردد) ‌مدیر نسبتا با سابقه یکی از بانک‌ها که این روزها از طریق رسانه ملی با تبلیغات فراوان سعی دارد خود را متفاوت‌تر از دیگر بانک‌ها معرفی کند، بعد از ارتکاب تخلف اخلاقی مورد تشویق قرار می‌گیرد.
براساس مستنداتی که در اختیار رسانه قانون قرار گرفته،‌فرد نامبرده که دارای سابقه‌ای حدود ربع قرن در یکی از بانک‌ها است و در جایگاه مدیریتی در خور توجهی نیز قرار داشته است، پس از افشای برقراری رابطه نامشروع با کارمند این بانک مشمول بازنشستگی پیش از موعد شد.
پس از آن نیز مبلغ 104 میلیون تومان (یکصد و چهارمیلیون تومان)! به عنوان پاداش پایان خدمت و بازخرید مرخصی از بانک مزبور دریافت می‌دارد و پس از عمری خدمت صادقانه! در نظام بانکی به افتخار بازنشستگی نایل می‌آید.
حال سوال اینجاست که نقش دستگاه‌های نظارتی در بانک‌ها چیست و آنها چقدر به موقع به وظایفشان عمل می‌کنند.
گویا این دستگاه‌ها در خوابی سنگین فرو‌رفته‌اند که بیدار کردنشان نیز به این آسانی‌های ممکن نیست و ان لباس سفیدی که رییس کل بانک مرکزی از ان یاد می کرد خیلی وقت است به فراموشی سپرده شده که با چنین لکه هایی برخورد قاطع نمی شود و قبح گناه و اشکال در نظام بانکی ریخته شده است که این چنین با افراد مدارا می شود.
گفتنی است عدم اعلام بانک مذکور در گزارش کنونی تنها به دلیل حفظ حرمت و شان کارمندان و مدیران با شرافت و صادقی است که سالها کار کرده اند و شایسته نیست با چنین رفتارهایی نام مجموعه خود را زیر سئوال رفته ببینند.
امید است که برخوردهای جدی تری در این حوزه انجام شود و نهادهای نظارتی بر عملکرد این مجموعه ها دقت بیشتری به خرج دهند.
(عکس:فیش واریزی به حساب مدیر یاد شده/ پاراف فیش بابت پاداش و بازخرید مرخصی است)
پارس ديلي نيوز


Sunday 1 January 2012

قاتلين مردم كردستان و اتهام كردكشي به مجاهدين 3

مگر امروز در عراق شاهد جنايات رژيم در حق مردم عراق نيستيم و مگر همين روزها چنانكه به آن اشاره شد مناطق كردستان عراق توسط رژيم توپ باران نمي شود ؟ پس اتحاد با اين رژيم ضد بشري از جانب هر كسي محكوم و اگر كسي براي حفظ موجوديت اين رژيم با فرزندان به پا خاسته مردم ايران در گير شود پاسخي از همان جنس پاسخ به ماموران و مزدوران رژيم را دريافت خواهد كرد. قسمت سوم)
در جريان جنگ خليج فارس,مجاهدين تمامي پايگاهاي خود در مناطق كردنشين عراق و هم چنين جنوب اين كشوررا تخليه و در قسمت مرز مياني ايران و عراق مستقر شدند.مجاهدين در طول اقامت و استقرارشان در خاك عراق هرگز در امور داخلي عراق دخالتي نداشته و به هيچ وجه مايل به در گير شدن در مسا ئل داخلي عراق نبودند. پايان جنگ خليج  و ضعيتي را در عراق پيش آورده بود كه آخوندها اين وضع را مناسب ديدند تا با يك تير دونشان را بزنند :استقرار  يك حكومت اسلامي در عراق و نابودي مجاهدين.


رژيم آخوندها با تمام قوا دست بكار شده بود  و با وارد كردن هفت تيپ و لشكر از سپاه پاسداران و عبور از مرزهاي بين المللي  ضمن نفوذ به داخل خاك عراق قرارگاههاي مجاهدين را هدف  تهاجمات خود قرار دادند. مجاهدين   در آن شرايط به دليل بمبارانهاي هوايي پراكنده شده بودند و  براي مقابله با رژيم به سمت مرزهاي مياني  قصرشيرين سومار نفت شهرو ...مي  رفتند اما رژيم و  افراد طالباني در 20 اسفند 1369  راه را بر مجاهدين در شهر طوز بستند و, عليرغم مذاكرات اوليه و توافق به عدم درگيري و اجازه عبور نيروهاي مجاهدين از شهر كوچك طوز مجاهد شهيد رضا كرمعلي –كاك يعقوب از فرماندهان مجاهدين و زنداني سياسي زمان شاه از گروه ابوذر وابسته به سازمان مجاهدين خلق ايران, كانديداي مجاهدين  از شهر نهاوند همدان در  انتخابات مجلس شوراي ملي , چهر ه اي آشنا براي مردم كردستان ايران كه از محبوبيت زيادي در بين مردم منطقه سردشت و مهاباد و... برخوردار بود, پس از بازگشت از ملاقات بسيار ناجوانمردانه هدف گلوله قرار گرفت و به شهادت رسيد. دو تن از همراهان وي نيز به شدت مجروح شدند. مجاهدين  براي رفتن به سوي خاك ميهنشان از هيچ كسي خصوصا جاشهاي رژيم قرار نبوده و نيست اجازه بگيرند . بويژه مزدوران بي پرنسيبي كه به هيچ ارزش و معيار و اصولي پايبند نبوده و نيستند.حال هر لباسي هم به تن بكنند اهداف و ماهيت پليدشان را پنهان نمي كند.

افراد طالباني  همچنين در حوالي جلولا دو تن از پرسنل ارتش آزاديبخش را به دام انداخته و پس از دستگيري و شكنجه و تجاوز به قتل رسانده و مثله مي كنند.در 5 فروردين ماه 1369 يك گروه از رزمندگان ارتش آزاديبخش  به دليل قطع ارتباط و عدم آشنائي به منطقه مسير خود را گم كرده و سر از شهر كلاردر مي آورند كه توسط افراد طالباني و حزب الله كرد تيرباران و دو تن از آنان به نامهاي حسن ذوالفقاري و بشار شبيبي كه يك كرد بود دستگير و به رژيم تحويل داده مي شوند و نماينده گروه طالباني در تهران صادق حسيني اين خبر را رسما اعلام و خبرگزاري فرانسه منعكس نمود. ابعاد همكاري طالباني و رژيم خون آشام خميني قاتل مردم كردستان در نامه اي از قول طالباني اينگونه آمده است:«ما برنامه اي عليه سازمان مجاهدين ضد خلق را نهايي كرده ايم.در اين رابطه طي ماههاي سپتامبر و اكتبر ما توانستيم عكسها و نقشه هاي دفاتر مجاهدين در بغداد و ساير اماكن را به عنوان وسائلي  جهت پياده كردن اين برنامه در اختيار وزارت اطلاعات قرار دهيم».

رژيم در حملاتش در مناطق نجف و كربلا حتي به مزار شهداي مجاهدين هم رحم نكرده بود چه رسد به زندگانشان و اگر قتل عام زندانيان بي گناه در سال 1367 را به ياد بياوريم جاي هيچ پرسش و اما واگري باقي نمي ماند كه در هر كجا و در هر لباس و پوش و زرورقي نشان و ردي از رژيم ديده شود وظيفه نه فقط هر ايراني بلکه هر انساني   است كه با اين رژيم ضد انساني  به مقابله بپردازد.اگر رژيم بر عراق مسلط مي شد چه سرنوشتي در انتظار مردم ايران , عراق و كل منطقه جز گسترش سركوب و بنيادگرايي بود؟

مگر امروز در عراق شاهد جنايات رژيم در حق مردم عراق نيستيم و مگر همين روزها چنانكه به آن اشاره شد مناطق كردستان عراق توسط رژيم توپ باران نمي شود ؟ پس اتحاد با اين رژيم ضد بشري از جانب هر كسي محكوم و اگر كسي براي حفظ موجوديت اين رژيم با فرزندان به پا خاسته مردم ايران در گير شود پاسخي از همان جنس پاسخ به ماموران و مزدوران رژيم را دريافت خواهد كرد.

از فرداي جنگ كويت رژيم دست به يك جنگ رواني عليه مجاهدين زد  كه مجاهدين در سركوبي كردهاي عراق شركت داشته اند.  تا هم شكست فاحش خود در جريان لشكر كشي اش به  قصد انهدام مجاهدين و تسلط بر عراق , از ارتش آزاديبخش ملي ايران در عمليات«مرواريد» كه اعتراف كرد از ديواري بلند تر از قد و قواره رژيم قرون وسطايي اش بالا رفته  را  تحت الشعاع قرار دهد و هم سركوب وحشيانه مردم كردستان را از ابتداي روي كار آمدنش كه جلاداني چون صياد شيرازي «جلاد كردستان» و بسياري از سران و فرماندهان سپاه پاسداران به دستور خميني و ديگر سران رژيم از آمران و عاملان آن بودند با دعاوي مضحك و مسخره ي حامي كردها  رفع و رجوع كند از آن  مهمتركردهاي عراقي را به تقابل با مجاهدين و مقاومت ايران بكشاند. به گواهي ماموران وزارت اطلاعات  اتهام «سركوب كردها» عليه مجاهدين از آغاز دهه 90 در دستور كار اين وزارتخانه قرار گرفت , جمشيد تفرشي از ماموران وزارت اطلاعات در اينباره مي گويد:«من ماموريت يافتم تا سازمان هاي  بين المللي و دولتهاي خارجي را توجيه كنم كه سازمان مجاهدين خلق ايران شورش كردي در عراق را سركوب مي كند.اين طرح زير نظر ناصر خواجه نوري كه مامور رژيم در ايالات متحده محسوب مي شوددنبال مي شد. او مصاحبه اي براي من و ساير ماموران با يك راديوي ايراني در لس آنجلس ترتيب داد تا داستان خود حاكي از اينكه سازمان مجاهدين در كنار نيروهاي عراقي مردم كرد را سركوب كرده باز گو كنيم.خواجه نوري بعد از آن گزارشي تحت اسم من در رابطه با اين موضوع تهيه كرد و آنرا براي اطلاعات آمريكا و آژانسهاي دولتي  اين كشور و سازمان ملل ارسال كرد.»

اتهام دروغين و آخوند ساخته كرد كشي عليه مجاهدين از سوي بسياري از اضداد و مخالفان مجاهدين و مقاومت ايران مورد سوء استفاده هاي ناجوانمردانه و رذيلانه قرار گرفت, اما پاسخ دندان شكني ازسوي كردهاي عراقي دريافت كردند.

 خبر گزاري رويتر در گزارشي به نقل از  يك مقام رسمي و ارشد در كردستان عراق مي نويسد:«ما مي توانيم تاييد كنيم كه مجاهدين نه دوران قيام و نه پس از آن در سركوب مردم كرد شركت نداشتند. ما به هيچ شواهدي برخورد نكرده ايم كه مجاهدين كمترين خصومتي  نسبت به مردم عراق روا داشته اند». (از يك سند قانوني در سال 1999)

در آغاز جنگ اخير كه منجر به سقوت حكومت عراق و اشغال اين كشور هم از سوي نيروهاي ائتلاف و هم اشغال پنهان و آشكار توسط رژيم آخوندها شد.شايعات ساخته و پرداخته وزارت اطلاعات رژيم آخوندي  مبني بر حضور مجاهدين در كردستان عراق  براي مقابله با كردهاي عراق و يا «حفاظت از چاههاي نفت كركوك», توسط آقاي هوشيار زيباري عضو دفتر سياسي  و مسئول روابط خارجي حزب دمكرات كردستان عراق به رهبري آقاي مسعود بارزاني كه هم اكنون سمت وزير خارجه عراق را دارد طي يك كنفرانس مطبوعاتي  در 23 مارس  در شهر اربيل صريحا تكذيب شد و گفت مجاهدين هيچ حضوري در كردستان عراق ندارند.

واقعيت اين است كه مجاهدين و مسئولان شوراي ملي مقاومت با بالاترين مسئولان حزب دمكرات كردستان عراق در داخل خاك عراق و در اروپا  ديدار و گفتگو  و روابطي دوستانه داشته اند  و در جريان توطئه رژيم در حمله به داخل خاك عراق براي نابودي مجاهدين و پيشبردن ديگر اهداف پليد و تجاوزكارانه اش بارها از طريق حزب دمكرات كردستان ايران« رهبري انقلابي» براي كردهاي عراقي پيام فرستادند و ضمن تشريح مقاصد رژيم خميني  تصريح نمودند به هيچ وجه قصد درگيري و مقابله با آنان را نداشته و ندارند.

   اكنون پس از افشاي توطئه رژيم و  پيشنهاد پرداخت 120ميليون دلار(1) به يك تيم از وكلاي فرانسوي  براي اتهام بمباران شيميايي حلبچه به مجاهدين و دخالت آشكار در عراق و كشتار مردم بيگناه اين كشور  و حمايت 5.2 ميليون عراقي از مجاهدين بر عليه دخالت هاي رژيم نشخوار اتهام خودساخته كردكشي توسط رژيم مثل تف سر بالا به ريش «ولي فقيه» آخوندها  بر مي گردد.  -پايان   
فرامرز محمودي

منابع: كتاب دمكراسي خيانت شده از انتشارات كميسيون خارجي شوراي ملي مقاومت ايران
-اسنادي در رابطه با حوادث خونين كردستان)
1- بند 54 از بيانيه بيست و پنجمين سالگرد تاسيس شوراي ملي مقاومت ايران:
54-در 5 مهر 84 امانوئل لودو، وكيل فرانسوي و عضو هيئت وكلاي مقامات سابق عراق، درتلويزيون آرته  فرانسه از يك فقره از توطئهچينيهاي شگفت انگيز رژيم آخوندي عليه مجاهدين پرده برداشت و گفت: سفير رژيم ايران در فرانسه به او پيشنهاد كرده كه هم رژيم و هم عراق از متهم كردن يكديگر در مورد بمباران شيميايي حلبچه اجتناب كنند و در عوض هر دو طرف اين اقدام را به مجاهدين منتسب نمايند.
تقريباً 5 ماه بعد , پيشنهاد 120 ميليون دلار رشوه از سوي رژيم آخوندي به همين منظور در تلويزيون ابوظبي فاش شد : «خليل الدليمي رئيس هيأت دفاع از صدام حسين دراين باره گفت  : ايران پيشنهاد مبلغي بالغ بر 20 ميليون دلار به هيأت دفاع صدام حسين در امان پايتخت اردن و همينطور پيشنهاد مبلغي بالغ بر 100 ميليون دلار به بخشي از اعضاي تيم دفاع صدام حسين در پاريس كرده بود تا در مورد قضيهٴ حلبچه صحبتي نشود و بمباران شيميايي حلبچه  به گردن مجاهدين خلق انداخته شود» (تلويزيون ابوظبي-29 بهمن 84).
سازمان مجاهدين در مهر سال83  فاش كرده بود كه رژيم آخوندي در صدد است با پول كلان وكلايي را به استخدام در آورد كه حاضر باشند جنايتهاي رژيم در حلبچه را در دوران جنگ 8 ساله به مجاهدين نسبت بدهند(اطلاعيه 28مهر1383). بيانيه بيست وپنجمين سالگرد تاسيس شوراي ملي مقاومت ايران

قاتلين مردم كردستان و اتهام كردكشي به مجاهدين 3

مگر امروز در عراق شاهد جنايات رژيم در حق مردم عراق نيستيم و مگر همين روزها چنانكه به آن اشاره شد مناطق كردستان عراق توسط رژيم توپ باران نمي شود ؟ پس اتحاد با اين رژيم ضد بشري از جانب هر كسي محكوم و اگر كسي براي حفظ موجوديت اين رژيم با فرزندان به پا خاسته مردم ايران در گير شود پاسخي از همان جنس پاسخ به ماموران و مزدوران رژيم را دريافت خواهد كرد. قسمت سوم)
در جريان جنگ خليج فارس,مجاهدين تمامي پايگاهاي خود در مناطق كردنشين عراق و هم چنين جنوب اين كشوررا تخليه و در قسمت مرز مياني ايران و عراق مستقر شدند.مجاهدين در طول اقامت و استقرارشان در خاك عراق هرگز در امور داخلي عراق دخالتي نداشته و به هيچ وجه مايل به در گير شدن در مسا ئل داخلي عراق نبودند. پايان جنگ خليج  و ضعيتي را در عراق پيش آورده بود كه آخوندها اين وضع را مناسب ديدند تا با يك تير دونشان را بزنند :استقرار  يك حكومت اسلامي در عراق و نابودي مجاهدين.
رژيم آخوندها با تمام قوا دست بكار شده بود  و با وارد كردن هفت تيپ و لشكر از سپاه پاسداران و عبور از مرزهاي بين المللي  ضمن نفوذ به داخل خاك عراق قرارگاههاي مجاهدين را هدف  تهاجمات خود قرار دادند. مجاهدين   در آن شرايط به دليل بمبارانهاي هوايي پراكنده شده بودند و  براي مقابله با رژيم به سمت مرزهاي مياني  قصرشيرين سومار نفت شهرو ...مي  رفتند اما رژيم و  افراد طالباني در 20 اسفند 1369  راه را بر مجاهدين در شهر طوز بستند و, عليرغم مذاكرات اوليه و توافق به عدم درگيري و اجازه عبور نيروهاي مجاهدين از شهر كوچك طوز مجاهد شهيد رضا كرمعلي –كاك يعقوب از فرماندهان مجاهدين و زنداني سياسي زمان شاه از گروه ابوذر وابسته به سازمان مجاهدين خلق ايران, كانديداي مجاهدين  از شهر نهاوند همدان در  انتخابات مجلس شوراي ملي , چهر ه اي آشنا براي مردم كردستان ايران كه از محبوبيت زيادي در بين مردم منطقه سردشت و مهاباد و... برخوردار بود, پس از بازگشت از ملاقات بسيار ناجوانمردانه هدف گلوله قرار گرفت و به شهادت رسيد. دو تن از همراهان وي نيز به شدت مجروح شدند. مجاهدين  براي رفتن به سوي خاك ميهنشان از هيچ كسي خصوصا جاشهاي رژيم قرار نبوده و نيست اجازه بگيرند . بويژه مزدوران بي پرنسيبي كه به هيچ ارزش و معيار و اصولي پايبند نبوده و نيستند.حال هر لباسي هم به تن بكنند اهداف و ماهيت پليدشان را پنهان نمي كند.
افراد طالباني  همچنين در حوالي جلولا دو تن از پرسنل ارتش آزاديبخش را به دام انداخته و پس از دستگيري و شكنجه و تجاوز به قتل رسانده و مثله مي كنند.در 5 فروردين ماه 1369 يك گروه از رزمندگان ارتش آزاديبخش  به دليل قطع ارتباط و عدم آشنائي به منطقه مسير خود را گم كرده و سر از شهر كلاردر مي آورند كه توسط افراد طالباني و حزب الله كرد تيرباران و دو تن از آنان به نامهاي حسن ذوالفقاري و بشار شبيبي كه يك كرد بود دستگير و به رژيم تحويل داده مي شوند و نماينده گروه طالباني در تهران صادق حسيني اين خبر را رسما اعلام و خبرگزاري فرانسه منعكس نمود. ابعاد همكاري طالباني و رژيم خون آشام خميني قاتل مردم كردستان در نامه اي از قول طالباني اينگونه آمده است:«ما برنامه اي عليه سازمان مجاهدين ضد خلق را نهايي كرده ايم.در اين رابطه طي ماههاي سپتامبر و اكتبر ما توانستيم عكسها و نقشه هاي دفاتر مجاهدين در بغداد و ساير اماكن را به عنوان وسائلي  جهت پياده كردن اين برنامه در اختيار وزارت اطلاعات قرار دهيم».
رژيم در حملاتش در مناطق نجف و كربلا حتي به مزار شهداي مجاهدين هم رحم نكرده بود چه رسد به زندگانشان و اگر قتل عام زندانيان بي گناه در سال 1367 را به ياد بياوريم جاي هيچ پرسش و اما واگري باقي نمي ماند كه در هر كجا و در هر لباس و پوش و زرورقي نشان و ردي از رژيم ديده شود وظيفه نه فقط هر ايراني بلکه هر انساني   است كه با اين رژيم ضد انساني  به مقابله بپردازد.اگر رژيم بر عراق مسلط مي شد چه سرنوشتي در انتظار مردم ايران , عراق و كل منطقه جز گسترش سركوب و بنيادگرايي بود؟
مگر امروز در عراق شاهد جنايات رژيم در حق مردم عراق نيستيم و مگر همين روزها چنانكه به آن اشاره شد مناطق كردستان عراق توسط رژيم توپ باران نمي شود ؟ پس اتحاد با اين رژيم ضد بشري از جانب هر كسي محكوم و اگر كسي براي حفظ موجوديت اين رژيم با فرزندان به پا خاسته مردم ايران در گير شود پاسخي از همان جنس پاسخ به ماموران و مزدوران رژيم را دريافت خواهد كرد.
از فرداي جنگ كويت رژيم دست به يك جنگ رواني عليه مجاهدين زد  كه مجاهدين در سركوبي كردهاي عراق شركت داشته اند.  تا هم شكست فاحش خود در جريان لشكر كشي اش به  قصد انهدام مجاهدين و تسلط بر عراق , از ارتش آزاديبخش ملي ايران در عمليات«مرواريد» كه اعتراف كرد از ديواري بلند تر از قد و قواره رژيم قرون وسطايي اش بالا رفته  را  تحت الشعاع قرار دهد و هم سركوب وحشيانه مردم كردستان را از ابتداي روي كار آمدنش كه جلاداني چون صياد شيرازي «جلاد كردستان» و بسياري از سران و فرماندهان سپاه پاسداران به دستور خميني و ديگر سران رژيم از آمران و عاملان آن بودند با دعاوي مضحك و مسخره ي حامي كردها  رفع و رجوع كند از آن  مهمتركردهاي عراقي را به تقابل با مجاهدين و مقاومت ايران بكشاند. به گواهي ماموران وزارت اطلاعات  اتهام «سركوب كردها» عليه مجاهدين از آغاز دهه 90 در دستور كار اين وزارتخانه قرار گرفت , جمشيد تفرشي از ماموران وزارت اطلاعات در اينباره مي گويد:«من ماموريت يافتم تا سازمان هاي  بين المللي و دولتهاي خارجي را توجيه كنم كه سازمان مجاهدين خلق ايران شورش كردي در عراق را سركوب مي كند.اين طرح زير نظر ناصر خواجه نوري كه مامور رژيم در ايالات متحده محسوب مي شوددنبال مي شد. او مصاحبه اي براي من و ساير ماموران با يك راديوي ايراني در لس آنجلس ترتيب داد تا داستان خود حاكي از اينكه سازمان مجاهدين در كنار نيروهاي عراقي مردم كرد را سركوب كرده باز گو كنيم.خواجه نوري بعد از آن گزارشي تحت اسم من در رابطه با اين موضوع تهيه كرد و آنرا براي اطلاعات آمريكا و آژانسهاي دولتي  اين كشور و سازمان ملل ارسال كرد.»
اتهام دروغين و آخوند ساخته كرد كشي عليه مجاهدين از سوي بسياري از اضداد و مخالفان مجاهدين و مقاومت ايران مورد سوء استفاده هاي ناجوانمردانه و رذيلانه قرار گرفت, اما پاسخ دندان شكني ازسوي كردهاي عراقي دريافت كردند.
 خبر گزاري رويتر در گزارشي به نقل از  يك مقام رسمي و ارشد در كردستان عراق مي نويسد:«ما مي توانيم تاييد كنيم كه مجاهدين نه دوران قيام و نه پس از آن در سركوب مردم كرد شركت نداشتند. ما به هيچ شواهدي برخورد نكرده ايم كه مجاهدين كمترين خصومتي  نسبت به مردم عراق روا داشته اند». (از يك سند قانوني در سال 1999)
در آغاز جنگ اخير كه منجر به سقوت حكومت عراق و اشغال اين كشور هم از سوي نيروهاي ائتلاف و هم اشغال پنهان و آشكار توسط رژيم آخوندها شد.شايعات ساخته و پرداخته وزارت اطلاعات رژيم آخوندي  مبني بر حضور مجاهدين در كردستان عراق  براي مقابله با كردهاي عراق و يا «حفاظت از چاههاي نفت كركوك», توسط آقاي هوشيار زيباري عضو دفتر سياسي  و مسئول روابط خارجي حزب دمكرات كردستان عراق به رهبري آقاي مسعود بارزاني كه هم اكنون سمت وزير خارجه عراق را دارد طي يك كنفرانس مطبوعاتي  در 23 مارس  در شهر اربيل صريحا تكذيب شد و گفت مجاهدين هيچ حضوري در كردستان عراق ندارند.
واقعيت اين است كه مجاهدين و مسئولان شوراي ملي مقاومت با بالاترين مسئولان حزب دمكرات كردستان عراق در داخل خاك عراق و در اروپا  ديدار و گفتگو  و روابطي دوستانه داشته اند  و در جريان توطئه رژيم در حمله به داخل خاك عراق براي نابودي مجاهدين و پيشبردن ديگر اهداف پليد و تجاوزكارانه اش بارها از طريق حزب دمكرات كردستان ايران« رهبري انقلابي» براي كردهاي عراقي پيام فرستادند و ضمن تشريح مقاصد رژيم خميني  تصريح نمودند به هيچ وجه قصد درگيري و مقابله با آنان را نداشته و ندارند.
   اكنون پس از افشاي توطئه رژيم و  پيشنهاد پرداخت 120ميليون دلار(1) به يك تيم از وكلاي فرانسوي  براي اتهام بمباران شيميايي حلبچه به مجاهدين و دخالت آشكار در عراق و كشتار مردم بيگناه اين كشور  و حمايت 5.2 ميليون عراقي از مجاهدين بر عليه دخالت هاي رژيم نشخوار اتهام خودساخته كردكشي توسط رژيم مثل تف سر بالا به ريش «ولي فقيه» آخوندها  بر مي گردد.  -پايان   
فرامرز محمودي
منابع: كتاب دمكراسي خيانت شده از انتشارات كميسيون خارجي شوراي ملي مقاومت ايران
-اسنادي در رابطه با حوادث خونين كردستان)
1- بند 54 از بيانيه بيست و پنجمين سالگرد تاسيس شوراي ملي مقاومت ايران:
54-در 5 مهر 84 امانوئل لودو، وكيل فرانسوي و عضو هيئت وكلاي مقامات سابق عراق، درتلويزيون آرته  فرانسه از يك فقره از توطئهچينيهاي شگفت انگيز رژيم آخوندي عليه مجاهدين پرده برداشت و گفت: سفير رژيم ايران در فرانسه به او پيشنهاد كرده كه هم رژيم و هم عراق از متهم كردن يكديگر در مورد بمباران شيميايي حلبچه اجتناب كنند و در عوض هر دو طرف اين اقدام را به مجاهدين منتسب نمايند.
تقريباً 5 ماه بعد , پيشنهاد 120 ميليون دلار رشوه از سوي رژيم آخوندي به همين منظور در تلويزيون ابوظبي فاش شد : «خليل الدليمي رئيس هيأت دفاع از صدام حسين دراين باره گفت  : ايران پيشنهاد مبلغي بالغ بر 20 ميليون دلار به هيأت دفاع صدام حسين در امان پايتخت اردن و همينطور پيشنهاد مبلغي بالغ بر 100 ميليون دلار به بخشي از اعضاي تيم دفاع صدام حسين در پاريس كرده بود تا در مورد قضيهٴ حلبچه صحبتي نشود و بمباران شيميايي حلبچه  به گردن مجاهدين خلق انداخته شود» (تلويزيون ابوظبي-29 بهمن 84).
سازمان مجاهدين در مهر سال83  فاش كرده بود كه رژيم آخوندي در صدد است با پول كلان وكلايي را به استخدام در آورد كه حاضر باشند جنايتهاي رژيم در حلبچه را در دوران جنگ 8 ساله به مجاهدين نسبت بدهند(اطلاعيه 28مهر1383). بيانيه بيست وپنجمين سالگرد تاسيس شوراي ملي مقاومت ايران