Monday 23 July 2012

اولین تجمعات اعتراضی مردم ایران به موج گرانی آغاز شد.

بنا به گزارش های رسیده از نیشابور بیش از هزار تن از مردم این شهر ساعاتی پیش در اعتراض به قیمت مرغ و تخم مرغ تجمع کردند. تصاویری که مشاهده می کنید از این تجمع می باشد

فشار‌های اقتصادی بر روی محروم‌ترین و آسیب پذیر‌ترین قشر‌های اجتماعی، برای انهأئیکه چیزی برای از دست دادن ندارند جز قرض‌های سنگین خود، دیگر راهی‌ جز اعتراض و قیام نمانده است. راهی‌ که به سرنگونی تمامیت این رژیم راه خواهد برد. آغاز حرکت‌های اعتراضی و اولین جرقه‌های انقلاب. جویبار‌هایی‌ که به هم خواهد پیوست، رود خواهد شد و به دریا خواهد رسید. سرنوشت دیکتاتورهای منطقه، به هم گره خورده است. مبارک، بن علی‌، قذافی، اسد، مالکی و خامنه‌ای. سرنوشتی که از آن گریزی نخواهند داشت.







مردم در نیشابور به خیابانها آمدند و در اعتراض به گرانی خیابان و میدان مرکزی شهر را در اختیار گرفتند

مردم در نیشابور به خیابانها آمدند و در اعتراض به گرانی خیابان و میدان مرکزی شهر را در اختیار گرفتند


Saturday 14 July 2012





سخنی با مدیر بیرنگی

پس از فرستادن چند پیغام و نگرفتن پاسخ، ناچار به آوردن حرف‌ها به میان سایت شدم. باشد که بتوان هنوز این سایت را از دست چکمه پوشان نجات داد. 

به عنوان یک کاربر، نه از مدیریت این سایت طلب کارم و نه توقّع شخصی‌ دارم. تنها حرف من، در چهار چوب قوانین سایت و پلاتفرم آن است. یعنی‌ چیزی که هر کاربر دیگر مثل من را، به این سایت یا سایت‌های مشابه جذب یا دفع می‌کند. و هدفم ارتقا‌ٔ سایت و پیشرفت آن است.

باید اعتراف کرد که پلاتفرم بی‌ رنگی‌ با وجود مشترکات با سایت‌های مشابه، یک نقطه بسیار بزرگ و متفاوت دارد که میتواند نقطه جهش سایت و حلقه گم شده خبر رسانی در این سخت‌ترین و حساس‌ترین دوران سیاسی حیات ایران باشد. و آن خط مشخص  " سرنگونی طلبی " است.


از لحظه ورود به سایت، چیزی که مشخص است، مجموعه خبر‌های این سایت، بسیار مشابه سایت‌های دیگر است. رسانه‌های فارسی زبانی که اتفاقاً با بیشترین امکانات، همیشه سعی‌ در به دست گرفتن افکار عمومی مردم ایران داشته اند. و البته که نتیجه اش، همین است که میبینیم. بقای ۳۳ ساله رژیم. سانسور، تحریف اخبار قیام ها، اعتراضات و سرکوب رژیم در صدر کارهای آنها بوده است. فریب افکار عمومی، پیگیری خط استعماری- ارتجاعی رژیم و متحدان خارجی‌‌اش در تبلیغات علیه سرنگونی طلبان جدی و مستقلی که حاضر به کرنش در مقابل رژیم و اربابان قدرت جهانی‌ نشده اند، از مهم‌ترین وظایف آنها بوده است. پس شکستن این خط، یکی‌ از مهم‌ترین قدم‌ها در سرنگونی رژیم است. و اینجاست که تاثیر یک رسانه سرنگونی طلب،بی‌ طرف، آزاد و دمکراتیک، در خبر رسانی مشخص میشود. اگر جز این بود، رژیم این همه با شکل‌های مختلف سعی‌ در ساختن و باد کردن سایت‌های مشابه اصلاح طلبان و وابستگان به دارو دسته‌های رفسنجانی‌، از قبیل سایت‌های بالاترین، آزاده گی‌‌ و دنباله نبود. سایت‌های مشابه، با پلات فرم‌های مشابه و حتی شیوه مشابه در اداره و کنترل خبر ها، منتهی با شکل ظاهری متفاوت. درست مثل شیوه‌های " سر کاری " اپوزوسیون سازی لوس آنجلس از قبیل هخا و مخا که کارشان تخلیه انرژی انسان‌هایی‌ است که آرزویشان سرنگونی این رژیم و نجات ایران و ایرانی‌ است. بازی‌هایی‌ که دیگر همه ما با آنها آشنا هستیم.

پس مشکل این سایت چیست که با وجود داشتن کمترین پایه ها، باز هم رشد نکرده است؟ آیا این نشان دهنده این نیست که قوانین سایت اشکال دارد یا اینکه سایت شما توسط گروهی خاص گروگان گرفته شده؟

چرا عده‌ای میتوانند پس از حمله و هجوم خودشان به افراد و لینک ها، حساب‌های کاربران را هم بندند؟ نگاهی‌ به لینک‌های حذف شده، نشان میدهد که آیا به حق بوده یا نه. این تنها به حذف لینک نیز منتهی‌ نشده، بلکه به حذف کاربر هم در مواردی پس از حمله اینان به همراه داشته است.


البته این را اضافه می‌کنم که پس از تماس با مدیریت سایت، و بررسی‌، حساب‌ها باز شد. و این نشان دهنده آن است که این برخورد‌ها مورد تأیید تصمیم گیرنده اصلی‌ نیست. بر داشت من این بود که مدیر سایت، هنوز به آرمان‌های اصلی‌ سایت اعتقاد دارد و عمل می‌کند. پس اشکال کجاست؟ چکمه پوشانی که سایت را با فضای پیرامون خود اشتباه گرفته اند، تا کجا نفوذ کرده اند؟

اینکه شما خواسته اید که سایت را به صورت شورایی اداره کنید، قابل تقدیر است. ولی‌ در همان سیستم شورایی هم افراد باید کمترین صلاحیت‌های انسانی‌ و اخلاقی‌، به خصوص در حد قاضی را داشته باشند. نه؟ به خصوص اگر از خطوط  قرمز  گذشتند، باید از سیستم شورایی اخراج شوند. نه؟ مگر نه اینکه سیستم باید زنگ خطری داشته باشد و در صورت تخلف، به صدا در آید؟ سایت میگوید که سمت و سوئ سیاسی جز در خط مشترک سرنگونی، ندارد. حملات چند کاربر که اتفاقاً جز توهین و خط تیز سیاسی، آن هم افتاده روی خط رژیم حاکم بر ایران، آن هم درست با همان ادبیات و با استفاده از تبلیغات همان رژیم است، نه فقط با دست باز صورت می‌گیرد، بلکه با استفاده از اهرم‌های کنترل سایت هم همراه است!!

شما وقتی‌ سایت را زدید، تبلیغات چندانی که نداشتید. طبیعی است که افراد خاصی‌، از طریق کانال‌های خودشان اینجا را پیدا کرده باشند. معلوم است که رفیقان خودشان را هم دعوت کرده اند. حالا آمده‌اند، تار‌هایشان را تنیده اند، سیستم را هم به دست  گرفته اند، دارند سایت را خفه میکنند.

همانطور که در ایمیل هم برای شما نوشتم، من و هر مخاطب شما، از روز اول، با خواندن قوانین سایت جذب سایت میشود یا میرود پی‌ کارش. زیبا نوشته اید و انتخاب کرده اید. ولی‌ مهم این است که تا کجا و با چه جدیتی این قوانین را دنبال کنید. چون بر اساس آن است که کاربر به اینجا می‌‌آید. مشکل جمعی‌ چند صدایی، درگیری فکری هم هست. ولی‌ در جهت سازندگی و نه تخریب. آن هم خودتان نوشتید که بر اندازید. دست گلتان درد نکند. برای همین بر اندازی و سرنگونی طلبی شماست که خیلی‌‌ها اینجا هستند. و گرنه فعلا که لینک دانی‌های ایرانی‌ شده ستاد اصلاح طلب ها. رژیم که بازیشان نمی‌گیرد. آنها هم که جز حرف کاری بلد نیستند. خوب اینترنت هم که دیگر برای همین ساخته شده. فرق شما با آنها قرار بوده در همین باشد.
در یک درخواست دوستانه، نوشتم که تکلیف ملت را روشن کنید. صاف و صادقانه. دوستانه یا رفیقانه. یا اصلا سر درتان
 بنویسید که این یا آن حق ورود ندارند. درست همان حرف و کاری که کسی‌ مثل عزرائیل و شرکا که به گمان بنده در کنترل سایت هم دست دارند، به کاربران غیر خودیشان میکنند. خوب اینکه اشکال ندارد. مبارزه اصلی‌ اینترنتی نیست. در خیابان‌های ایران رژیم تعیین و تکلیف میشود. این لینک دانی‌های برای خبر رسانی هستند. اینجا نباشد یک جای دیگر. فعلا که سایت زدن و خبر رسانی مثل آب خوردن است. بلاگ زدن آسان است. و اینترنت پر از سایت‌های خبری ایرانی‌ است. چند تا آدم که دنیا را قد فکر خودشان دیده اند، نشسته اند به ملت میگویند چرا در این سایت هستی‌ یا نیستی‌؟ سوت میزنند در صفحات مخفی‌ فیسبوکشان که دوستانشان بریزند سر این یا آن! آدم را یاد دوران چماق داری‌های آریا مهری و یا کتاب سوزان و امت پشت صحنه و همیشه در صحنه حزب‌ا‌لله می‌‌اندازند. هر چه از پاسخ گویی به توهین‌ها و مهملاتشان دوری کنید، مثل کنه میچسبند و ولتان نمیکنند تا شما را به بحث‌های بی‌ ارزش بکشانند. انرژی‌ها را هدر دهند. چه خبر است؟ از شما خوششان نمی‌‌آید. احتمالا سهم جدّ و ابادیشان را خورده اید! میشود از خودتان بپرسید سطح مقالات یا اخبار سایت با چنین کسانی‌ که مثل غضب باش‌های قدیمی‌ با سبیلی خون چکان میشود تصورشان کرد، چگونه امکان پذیر است؟ چطور این سایت میخواهد آبرو و حیثیت برای خودش بین نیرو‌های جدی سرنگونی طلب داشته باشد؟ حالا فحش و توهین که ضّد قوانین شماست و کیلو کیلو میکنند هیچ، دیگر خفه کردن این میر غضب‌ها را که نمی‌شود ندیده گرفت! راست حساب‌ها را می‌بندند، لینک‌ها را حذف میکنند. خوب اینکه در ایران هم هست. نمی‌شود بر انداز. میشود رو انداز.

طرف خودش را اندیشمند قرن می‌داند. چپ و راست، لینک‌های سایت‌های شناخته شده که دیگر همه، از شهرام همایون در راست گرفته تا حزب کمونیست کارگری، در سمت چپ قضیهٔ، فهمید اند این‌ها سایت‌های ماموران وزارت اطلاعات است، تا انجمن‌های وزارت اطلاعات، میزند به عنوان پشتیبان و مدراک برای اثبات حرف هایش. رویش نشد دیگر لینک کیهان شریعتمداری، سایت مستقیم وزارت آدم کشان و یا دفتر آقا را بزند. وگرنه آن را هم میزد. حالا همان را چماق کرده، میزند تو سر این و آن. این دعوای کاربران است؟ اگر هست، پس چرا دست این چند نفر باز است و اگر کسی‌ جواب توهین‌ها و حملات‌شان را بدهد، میگذاریدش پای دیوار و اعدام دیجیتالی می‌کنید؟ اینکه دیگر بی‌ طرفی‌ سیاسی نیست! به هر  حال ، اگر شما مدیر سایت هستید، قوانینی که مشخص کردید، نشان از نیت خوب و دل سوزی برای ایران و ایرانی‌ دارد. جمعبندی ماهانه، ۳ ماهه، ۶ ماهه و ۱ ساله دارید. باید که دلیلی‌ داشته باشد که چنین سایتی، با این همه امکانات مثبت، در جا میزند و رشد چشم گیری ندارد. گاهی‌ یک گام به پس و ۲ گام به پیش نیازمند پیشرفت و تکامل است. روزنه تنفسی که به کاربران وعده دادید، عملی‌ کنید. برای هر پیشرفت سیاسی، نیاز به پاکیزگی است. تار‌های سایت را باید پاک کرد تا فضای تنفس ایجاد شود. و گرنه که همان سر در سایت بنویسید که چه کسانی‌ حق ورود دارند یا ندارند. هم وقت و انرژی شما ذخیره شده و هم آنان. راه روشن و مسیر باز میشود. امثال من نیز اگر کمترین امکانات دمکراتیک در چهار چوب قوانین جهانی‌ آزادی بیان را با سمت و سوی سرنگونی رژیم ببینند، می‌آیند، میمانند، کمک میکنند و ریش و ریشهٔ رژیم را میسوزانند. اگر هم که نیست، دست شما را به گرمی‌ میفشارند، برایتان آرزوی موفقیت میکنند، و میروند جایی‌ دیگر.

موفق باشید.
مهدی زمانی‌